همانطور که پیشتر در مقاله شروع جذاب عنوان شد، بیان داستان یکی از بهترین و قویترین روشهای شروع موفق در سخنرانی است. بیان داستان یکی از کم ریسک ترین روشها برای داشتن یک شروع قوی و جذاب در سخنرانی می باشد.
داستان ها اگر به نحو مطلوبی بیان شوند، برای مخاطب جذاب بوده و باعث جلب توجه شنوندگان به صحبتهای شما می شود. در هریک از قسمتهای سخنرانی می توانید از داستان استفاده نموده و مخاطب را با خود به فضاهای متفاوت برده و او را فعال و درگیر نگه دارید.
اهمیت استفاده از داستان در سخنرانی:
همانطور که می دانید سخنوران بزرگی چون فردوسی، سعدی و مولوی برای توضیح و انتفال مفاهیم عمیق انسانی مانند شجاعت، بخشش، جوانمردی و ... از داستان سرایی استفاده کرده اند. سخنورانی چون سعدی پا را فراتر گذاشته و بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی را در قالب داستان و لطیفه عنوان نموده است. حتی خداوند متعال در قرآن کریم نیز بسیاری از اصول و فروع دین را در قالب داستان بیان کرده و معانی دینی متعدد را با نقل داستان های عبرت آموز برای خوانندگان قابل فهم تر نموده است. استفاده از داستان باعث می شود که تاثیرگذاری کلام افزایش یافته و مخاطب بتواند راحتتر با مفهوم مورد نظر سخنران و گوینده ارتباط برقرار نماید. با بررسی سخنرانی های سخنوران بزرگ، کمتر موردی را می توان یافت که در آن از داستان یا سرگذشت و تجربه شخصی استفاده نشده باشد.
اگر در طول یک سخنرانی فرضاً 20 دقیقه ای فقط در مورد داده ها، حقایق، آمارها و نمودارها صحبت کنید، این امر باعث می شود که شنوندگان بسیار کسل و بی حوصله شده و دیگر اشتیاقی به گوش دادن ادامه مطالب شما نداشته باشند. اگر هر سخنرانی را به سه بخش مقدمه، بدنه اصلی و نتیجه گیری تقسیم کنیم شما در هر قسمت این فرصت را دارید که با بیان داستانی مناسب، کیفیت سخنرانی خود را افزایش داده و شنوندگان را همچنان مشتاق نگه دارید. اوج توجه حضار به شما در 60 ثانیه اول سخنرانی است. بنابراین باید با هر روشی که می توانید سعی کنید تا در این زمان اندک توجه مخاطب را به سوی خود جلب نمایید. بیان داستان بدون شک یکی از بهترین روشهای جلب توجه شنوندگان بوده و به سخنران کمک می کند تا شنونده را تا پایان سخنرانی فعال نگه دارد است.
حال این سوال مطرح می شود که آیا از هر داستانی در سخنرانی می توان استفاده کرد. مسلما در پاسخ به این سوال باید گفت خیر! داستانی که می خواهید در سخنرانی از آن استفاده کنیم باید دارای ویژگی هایی باشد که عبارتند از:
الف) داستان حتی الامکان باید درباره خود شما بوده و از تجربیات، مشاهدات و زندگی شخصی شما باشد.
"در یکی از روزهای سرد زمستان در حالی که داشتم به سمت خانه می رفتم در میان راه با دخترکی گل فروش برخورد کردم. او از من درخواست کرد یک شاخه گل از او بخرم. من هم برای اینکه در آن هوای سرد به او کمک کرده باشم یک ایران چک 50 هزارتومانی به سمت او گرفتم و با خوشحالی تمام گفتم تمام گلهایت را من یکجا می خرم!. دخترک نگاهی بمن کرد و پاسخ داد من گل میفروشم، فقیر هستم اما گدایی نمی کنم. تا آن لحظه اینقدر احساس حقارت نکرده بودم. به آرامی از او دور شدم تا پتک نگاهش بیش از این مرا خورد نکند..."
این داستان بخشی از تجربه شخصی یکی از دوستان من بود که آنرا در یک پرزنتیشن با عنوان "فقر و کودکان کار" برای مخاطبان خود تعریف کرد. شنوندگان کاملا جذب داستان و تجربه شده و حتی پس از پرزنتیشن نیز در خصوص نحوه برخورد با کودکان خیابانی با او بحث و گفتگو می کردند. برای بسیاری از مخاطبان هیچ چیز جذابتر از این نیست که شما با تعریف قسمتی از تجربه و زندگی شخصی خود آنها را به دنیای خود وارد کرده و اجازه دهید در بخشی از زندگیتان با شما شریک شوند. بازگویی یک ماجرا و تجربه شخصی به ارتباط شما با مخاطب کمک بسیاری می کند. سعی کنید تجربیات و مشاهدات خود را به خوبی در ذهن پرورانده و با استفاده از مهارتهای کلامی و غیر کلامی آن را به مخاطب خود منتقل نمایید.
ب) داستان باید حتما با موضوع سخنرانی و پیام اصلی صحبتهایتان ارتباط داشته باشد.
داستانی که برای شنوندگان خود تعریف می کنید باید با موضوع سخنرانی و پیام اصلی ارتباط داشته باشد. به عنوان مثال اگر هدفتان اینست که با یک سخنرانی ترغیبی شنوندگان را به انجام کاری متقاعد کنید طبیعتا تعریف کردن یک داستان رمانتیک کمکی به شما نخواهد کرد و فقط شنوندگان را سردرگم و بی حوصله و حتی عصبی می کند. برای یک سخنرانی آموزشی یا اطلاع رسان سعی کنید از داستانی استفاده کنید که دارای نکات، اطلاعات و داده های آموزشی مرتبط با پیام اصلی سخنرانی باشد. سعی نمایید به تجربه و داستان خود در راستای پیام اصلی سخنرانی شاخ و برگ داده وبگونه ای آنرا سازماندهی کنید که شنوندگان را بسوی درک پیام اصلی سخنرانی سوق دهد. حتی الامکان از تعریف داستان های غم انگیز و خشونت بار اجتناب کنید و سعی نمایید داستان شما با پایان خوشی همراه باشد.
د) داستان را با لحن و بیان مناسب همراه با هیجان، انرژی و پر احساس برای شنوندگان تعریف کنید.
اگر بخواهید داستان سخنرانی خود را مانند یک نوشته و یادداشت فقط رو خوانی کرده و هیچ احساسی هنگام تعریف کردن آن به شنونده انتقال ندهید، مطمئن باشید که سخنرانی شما محکوم به شکست است. بسته به نوع داستان لحن صدای خود را تغییر داده، و جایی که لازم است انرژی و هیجان بیشتری به صدای خود بدهید. با مکث در قسمتهای حساس داستان شنوندگان را منتظر و مشتاق به شنیدن ادامه آن نگه دارید. تن صدای خود را با توجه به مهفوم و فضای داستان تغییر داده و از زبان بدن متناسب با داستان استفاده کنید. شور و احساسات خود را در قالب کلمات مناسب و به کمک حرکات مناسب بدن و دست به شنوندگان انتقال دهید. در ادامه یکی از ویدیوهای تاثیر گذار TED را باهم تماشا می کنیم. در این ویدیو سخنران با تسلط داستان زندگی خود را تعریف کرده و در طول تعریف داستان خود لحن و بیان خود را تغییر می دهد. گاهی شنوندگان را می خنداند و گاهی احساسات خود را در میان جملات بیان می کند. باهم این سخنرانی زیبا از امی پردی با نام کتاب زندگی را به تماشا می نشینیم.
ه) داستان کوتاه بوده و ابتدا و انتهای مشخص داشته باشد.
شما در هر سه بخش اصلی سخنرانی اعم از مقدمه، متن اصلی و نتیجه گیری می توانید از داستان استفاده کنید. اما باید دقت کنید که داستانی را که شروع کرده اید به نقطه مناسبی رسانده و سپس به سراغ موضوع دیگری بروید. از تعریف چند داستان باهم و یکی در درون دیگری و همچنین داستان های طولانی جداٌ پرهیز کنید زیرا جز سردرگمی شنونده فایده دیگری برای شما نخواهد داشت. شاید این روش پیشنهادی مناسب باشد که ابتدا سعی کنید قسمتی از داستانی را که در نظر گرفتهاید، بیان کنید نه همه داستان را. سپس در انتهای بدنه اصلی سخنرانی به داستان ابتدایی اشاره کرده و با مرتبط ساختن آن به موضوعتان سعی کنید آن را تکمیل نموده و نتیجهگیری از مطالبتان را به آن مرتبط سازید. دقت کنید هدف از داستان این است که مخاطب پیام شما را بهتر و واضحتر دریافت نماید. حتما ارتباط مناسبی بین داستان و موضوع صحبت برقرار سازید.
و) داستان را برای مخاطب تصویر سازی کنید.
"تصمیم میگیرید یک روز زیبای بهاری با خانواده به تفریح بروید. با اینکه خورشید با سخاوت تمام گرمای وجودش را به دشت و جنگل بخشیده ولی هنوز کمی از سرمای دلپذیر زمستان را میشود احساس کرد. همهجا پر از عطر گلهای بهاری شده و شکوفههای سفید درختان آلو و صورتی کمرنگ درختان گیلاس منظره شگفت انگیزی را خلق کرده اند که هر بینندهای را محو تماشایشان میکند. نسیم خنکی با سرانگشت احساس گونههایتان را نوازش میدهد و لذتی بینظیر زیر پوستتان میدود. لحظاتی که دوست دارید چرخ زمان در آن متوقف شده و تا ابد در آن باقی بمانید. دلتان میخواهد با تمام وجود نفس بکشید و همه حجم ریههایتان را پر از طراوت و تازگی کنید ولی بعد از چند نفس عمیق سوزشی در چشمانتان احساس کرده و شروع به سرفه های پی در پی ...."
متنی که خواندید میتواند یک داستان مناسب برای سخنرانی با موضوع " حساسیتهای بهاری افراد و راههای کنترل آن" باشد. وقتی بتوانید با استفاده از جملات و کلمات موضوعتان را به تصویر بکشید، مخاطب با تمام وجود آن را لمس میکند و میتواند با سخنان شما ارتباط خوبی برقرارکند. بخاطر بسپارید که واژگان دارای رنگ، عطر، بو و احساس هستند و قدرتی عظیم دارند که وقتی به درستی آنها را بکار برید میتوانید احساس خود را به مخاطب انتقال دهید. به قول دکتر شریعتی:
کلمه را دست کم نگیرید؛ کلمه موجودی زنده، حساس و افسونگر است.
یک پیشنهاد خوب: یک دفترچه یادداشت تهیه کرده و یا قسمتی را در گوشی موبایل خود در نظر بگیرید. هر تجربه شخصی، اتفاق و نکته جالبی که در طول روز برایتان اتفاق می افتد را یادداشت نمایید. مطمئن باشید بعد از گذشت مدتی دارای آرشیو کاملی از نکات، تجربیات و اتفاقات شخصی جالب و شیرین خواهید شد و می توانید در سخنرانی ها و ارائه مطلب های آینده با توجه به موضوع سخنرانی از آنها استفاده نمایید.
در پایان امیدوارم با استفاده از داستانهای مناسب و رعایت ویژگیهای عنوان شده در بالا سخنرانی موفق و جذابی داشته باشید.